کد مطلب:223884 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:126

مکتب طب
در اواخر دوره اموی برخی از كتب یونانی در طب و فلسفه بمركز اسلامی منتقل شد و آنها را ترجمه كردند تا در دوره منصور و هارون مخصوصا كتب فراوانی ترجمه شد كه در محل خود ذكر خواهد شد و اطباء یونانی و رومی از یهود و نصاری باسلام گرویدند و برخی طبیب مخصوص خلفا بودند با این وصف گاهی مسائلی لاینحل می ماند چنانچه امروز هم هنوز علم نتوانسته از معالجه و طریق علاج و تطبیق مرض با دارو با تمام حذاقت و پیشرفت پرده بردارد راجع بتشریح و جراحی نهایت قدرت علمی بشری بكار رفته و حیرت بخش شده ولی در طریق استعلاج هنوز قدمی بر نداشته اند یعنی نتوانسته اند زیرا این طریقه مبتنی بر تقوی و پرهیزگاریست تا نیروی فراست و حذاقت بیشتر شود خوب علاج امراض را بنمایند و چون اكثر اطبای امروز از تقوی بمعنی واقعی دور هستند در این رشته كوچكترین قدمی برداشته نشده است.

مأمون از حضرت امام رضا علیه السلام درخواست كرد كه یك روشی برای او معین فرمایند كه حفظ صحت او بشود و بهداشت او تأمین گردد و لذا این دستور طبی را می توان بنام مكتب طب خواند كه امام علیه السلام نزد هیچ مردی درس طب نخوانده بود جز از روی علم امامت كه وقوف باسرار و رموز نقشه ی عالم آفرینش و تأثیر و خواص نباتات و موالید و وضع و محاذات آن با



[ صفحه 293]



امزجه و نسبت مزاجها با آب و هوای شهر و منطقه و تأثیر محیط و آب و هوا تمام جهات را در نظر گرفته و یك دستور كلی بمأمون دادند كه بطب الرضا مشهور است.